به صرف یک فنجان......چای یا شاید هم مغز
به نام نامی حضرت مادر فاطمه زهرا
| ||
شب عملیات بود .حاج اسماعیل حق گو به علی مسگری گفت:ببین تیربارچی چه ذکری میگه که اینطور استوار جلوی تیرو ترکش ایستاده و اصلا ترسی به دلش راه نمیده . نزدیک تیر باچی شد و دید داره با خودش زمزمه میکنه :دِرِن ، دِرِن ، دِرِن ،...(آهنگ پلنگ صورتی!) معلوم بود این آدم قبلا ذکرشو گفته که در مقابل دشمن این گونه ،شادمانه مرگ رو به بازی گرفته حاج حسین یکتا
نظرات شما عزیزان: [ دو شنبه 9 خرداد 1390برچسب:طنز جبهه - شوخ طبعی های جبهه -خنده بازار - شهید- شهدا- رزمندگان - پلنگ صورتی - بسیجی-خنده های پشت خاکریز , ] [ 1:23 ] [ حسین نظری ]
[
|
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |